رافائل تنها

ساخت وبلاگ
یه جورایی خوشحالم که در بیست سالگی ازدواج نکردم. چون با توجه به خانواده و جامعه و شرایط اون زمون، مطمئنم دوران نامزدی جزو سیاه ترین دوران زندگیم میشد. دخالت بزرگترها. نداشتن آزادی عمل. افکار سنتی، محدود کردن های بیخود و .... اجازه نمیدادند از دوران نامزدی لذت ببرم. همونطور که دخترخاله ی من از اون دوره خون گریه میکنه و از اون به بدترین دوران زندگیش یاد میکنه.اما حالا و در سی و هفت سالگی و با یک زند رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : هدیه,زندگی, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 111 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:34

این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است.
برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رمز عبور:

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : مبارزه, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 94 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:34

این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است.
برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رمز عبور:

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : ادامه,یادداشت,قبلی, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 113 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:34

بچه ها الان توی سرویس نشستم و به سمت شهر در حرکتم تا بعد برم سمت شمال و خونه ی مامان. آخه تولد مامانه.دیروز اونقدر روز شلوغی بود که نگو. فرصت نشد براتون بنویسم.بچه ها امروز تولد یکی از بهترین آدم های روی زمین، بهترین و شفیق ترین دوستم، هستیه. دلم میخواد سورپرایزش کنم و دوست دارم شما کمکم کنید. میخوام اگه براتون امکان داره اینجا براش کامنت بگذارید.اون کسی که منو تشویق کرد تا بنویسم؛ هستی بود.هستی ج رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : سلام,همتون,تولدت,مبارک, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 125 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:34

آخه شما ها چقدر خوبین؟ آخه تا شما ها هستین  مگه میشه آدم از این دنیا ناامید بشه؟من این همه لطف و محبت شماها رو چجوری باید جبران کنم؟فقط میتونم بگم : ممنونم. بابت تک تک کلمات پرمهرتون ممنونم. از خداوند برای همتون تندرستی و عاقبت بخیری و دل خوش رو آرزو کردم و میکنم. امیدوارم خداوند آدم هایی مثل خودتون مهربون رو سر راه زندگیتون قرار بده.توی پست قبلی یک دنیا شرمنده ی محبت شما شدم. چه دوستانی که روشن ه رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : محبت,حد؟؟؟؟؟؟, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 148 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:34

الان یاد سنجدجون(کارتون عروسکی) افتادم. چقدر هم دوستش داشتم.خانم نگار استخری واقعا هنرمند بودند.دیشب با مامان و خواهرک حرف میزدیم، از سریال های قدیمی حرف زدیم که پر بودند از حس زندگی. برخلاف سریال های جدید که همه جنگ و دعوا و بدبختی هستند.آرایشگاه زیبا، آژانس دوستی، همسایه ها ، پدرسالار و .....من یکی که مدتهاست تلویزیونم رو خیلی به ندرت روشن میکنم.چه میشد اگر دوباره یه سریال قشنگ از تلویزیون ایران رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : برمیگردم, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 119 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:34

همکلاسی زنگ زد و گفت برای جمعه یه برنامه داره. یه سفر یک روزه رو برنامه ریزی کرده به همدان. قرار شده جمعه با عکاسباشی بیان اینجا دنبال من و بعد بریم همدان و شب منو بذارند در خونه و برگردند تهران. خیلی هیجان انگیزه و من برای این سفر یک روزه بسیار بسیار مشتاقم.  وقتی برنامه رو به مامان گفتم اول واکنشی نشون نداد اما وقت ی فهمید دوست همکلاسی همراه ماهست ، گفت یعنی میخوای با دو تا مرد نامحرم بری سفر؟ ( رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : مامانم, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 15:29

آقا عشق یعنی یه موجودی که در زمینه ی آشپزی بسیار بسیار تنبل تشریف داره، برا خاطر شکموترین معشوق دنیا، خسته و کوفته یکی از سخت ترین کیک ها رو بپزه تا اون شکمو رو خوشحال کنه! ( الان نمیدونم چرا یاد کپل مدرسه ی موشها و شلمان افتادم. کپلش که درسته ولی شلمان مرد بود نه زن) **** نَگین از الان چرا برا جمعه کیک پختی، فردا یه عالمه کار دارم فرصت نمیشه دیگه به کیک پختن برسم. **** رفته بودم میوه فروشی محل تا رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : امشبم, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 15:29

وقتی نصف شب پست میذاری یعنی دلت بدجور گرفته. یعنی خیلی داغونی و تمام انرژیت برای اینکه خودتو خوب نشون بدی  و ظاهرت رو حفظ کنی، تموم شده.

از این همه دویدن و نرسیدن خسته شدم.‌ 

ماما جان کمی استراحت نیاز دارم. زانوانم سست شدند و نفسم به شماره افتاده. 

خسته ام.

 کمکم کن.

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نیرزد,بامداد, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 118 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 15:29

ساعت پنج صبح بیدار شدم. قرار بود همکلاسی و عکاسباشی ساعت پنج و نیم از تهران راه بیفتند. ساعت شش زنگ زدم به همکلاسی. هنوز منتظر عکاسباشی بود. عصبانی شدم. منتظر نشستم. نه خوابم میبرد و نه میتونستم بی خیال باشم. ساعت هشت زنگ زد که ما سر خیابون هستیم. سریع وسایل رو جمع و جور کردم و رفتم پایین و دیدم جلوی خونه هستند. هشت و نیم راه افتادیم. بین راه تا قبل از اتراق برای صبحانه، توی ماشین به شون کیک دادم رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : گردشانه, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 125 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 15:29

جمعه شب وقتی از ماشین پیاده شدم. همکلاسی دوتا ساک دستی داد بهم . پرسیدم اینا چیه؟ گفت وسایلت. کتاب و دستگاه بخوری (مدل جیبی) که سفارش داده بودی و سوغاتی های شمالت. وقتی قبل از خواب رفتم سراغ ساک دستی ها حسابی غافلگیر شدم. علاوه بر تیشرت و شلوار تو خونه ای که برام خریده بود. یه سک دستی بود که توش یکسری وسایل ریز آشپزخونه بود. از جمله یه سینی یک نفره، یه آبمرکبات گیری دستی خیلی جالب، یک جای ملاقه ی رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 126 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 15:29

دیشب نصاب رو از خونه بیرون کردم. داستانش مفصله. اونقدر سرهم بندی کرد و مسخره بازی درآورد که آخرش گفتم تا همین حد که کار کردی کافیه، بفرمایید تشریفتون رو ببرید. طفلی آقای میم هم حسابی خسته شد اما الان بیشتر از قبل قدر هستی رو میدونه. فهمید که همه ی زنها آروم و حرف گوش کن نیستند امروز یه جلسه  داشتیم با حضور مدیرعامل(پسر صاحب کارخونه) و امپراطور اعظم(صاحب کارخونه) و برخی مدیران دفتر تهران. مدیر تدار رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : امپراطوران,امپراطوری, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 124 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 15:29

مادر و خواهرک اومدند خونه من.

خیلی سرم شلوغه.

چقدر خوبه که مادر آدم بیاد خونه ش.

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : دلخوشی, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 111 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 15:29

پیری چیز بدی نیست. پیر شدن قشنگی های خودش رو داره. مخصوصا وقتی اطرافت پر باشه از بچه ها و نوه های موفق. مخصوصا اگر سالم و سرپا باشی. مخصوصا اگر دور و اطرافت شلوغ باشه و تنها نباشی. و اگر از نظر مالی مستقل باشی و وابسته نباشی. پیری چیز قشنگیه اگر کوله باری از تجربه داشته باشی که تو رو به آرامش رسونده باشه. پیری قشنگه اگر آرامش پیرشدن نصیبت شده باشه. اما اما اما دیدن پیر شدن والدین خیلی سخته. اینکه رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 15:29